صدا

شعر عاشقانه

اين وبلاگ را براي كسي درست كردم كه دوسش دارم اما او مرا دوست ندارد

صدا


به دنبال صدايم می دوم در کوچه های شعر
خودم را باز هم گم کرده ام در لابلای شهر
می دانم « سلامم را نمی خواهند پاسخ گفت »
نگاه سرد من مانده ست روی دستهای شهر
خيابانها پر است از طرح کم رنگ مترسکها
و بويی گنگ پيچيده ست در چشم هوای شهر
به دنبال صفای صحبت مادربزرگ خويش
تمام کوچه ها را می دوم در هر کجای شهر
غروب روستا بود و من و تندير( 1) نان گرم
چه نفرينی مرا کرده ست پابند صدای شهر
صفای روستا يادش بخير، آن روزها رفتند
و من تنهای تنها می روم مثل گدای شهر
دل من از ملال کوچه های شهر می گيرد
پناه آورده ام بر خانه ام –اين روستای– شهر



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, ساعت 19:41 توسط دل شكسته |